رهن عقدی است که به موجب مدیون مالی را برای وثیقه به داین میدهد کسی که رهن میدهد را
راهن و طرف دیگر را مرتهن گویند
رهن یک عقدتبعی است و پیش از آن باید دینی وجود داشته باشد تا برای تضمین آن مالی به
وثیقه داده شود مال مرهون باید به قبض مرتهن یا کسی که بین طرفین معین شده داده شود و
قبض عرفی مال مرهون برای رهن کافی است و قبض مادی ضرورت ندارد
در زمان وقوع قبض دو طرف باید اهلیت داشته باشند و مرگ و حجر یکی از انها به منزله مرگ و
حجر در فاصله بین ایجاب و قبول است رهن دین و منغعت باطل است و اموال غیر مادی مثل
سرقفلی و مطالبات را نمیتوان رهن داد
تبدیل رهن به مال دیگری با توافق طرفین جایز است
راهن نمیتواند در رهن تصرفی کند که منافی حق مرتهن باشد مگر به اذن مرتهن رهن دادن مکرر
مورد رهن منافی حق مرتهن نیست زیرا حق او مقدم بر حق مرتهن بعدی است که به این رهن
مازاد گویند تصرفات ناقل ملکیت منافی حق مرتهن است اما مطابق نظر دکتر کاتوزیان انتقال عین
مرهون به حق مرتهن صدمه وارد نمیکند زیرا حق او نیز عینی است و بر مورد انتقال باقی می
ماند و حاکم بر حق مالکیت انتقال گیرنده است در مورد نفوذ اجاره مورد رهن اختلاف است و
ممنوعیت آن خصوصا در اعیان مشمول قانون روابط موجر و مستاجر سال56ترجیح داد